نیست بر لوح دلم جز الف قامت دوست
چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم
ضياء موحد:
كلام نظامي آميخته با استعاره است
ایبنا: ضياء موحد در نخستين درسگفتارهاي نظامي گفت: سخن نظامي به گونهاي است كه اگر كسي با آثار او دمخور بشود و بخواهد شعر بگويد، زبانش ويژگي خاصي پيدا ميكند. از اين رو هر شاعري را بايد در كلامش جستوجو كرد. كلام نظامي هم آميخته با استعاره است و او را بايد خداوند استعاره ناميد.
وی گفت: كلام استعاري، ذات شعر و سخن نظامي است. او بيش از دويست بار از طلوع و غروب خورشيد سخن گفته است. اغلب آنها هم استعاري است. مانند اين دو بيت «سپيده دم چو سر بر زد سپيدي/ سياهي خواند حرف نااميدي/ هزاران نرگس از چرخ جهانگرد/ فرو شد تا برآمد يك گل زرد». تمام توصيفات استعاري او از طلوع و غروبها نيز
مناسبت دارد.
وي افزود: در منظومه «خسرو و شيرين» نُه گفتوگو وجود دارد كه هيچكدام تكراري نيست. گفتوگوي خسرو و فرهاد، بسيار قدرتمندانه آورده شده است. اين نشان از تخيل گسترده نظامي دارد. گمان نميكنم در شعر فارسي متخيلتر از نظامي داشته باشيم. به همين دليل است كه شاعري همانند حافظ بسيار وامدار نظامي است. زبان استعاري حافظ، دقيقا تحت تاثير نظامي است.
اين استاد دانشگاه خاطرنشان كرد: حق نظامي را تنها با خواندن متن ميتوان ادا كرد، برشمردن تفننها و آرايههاي ادبي، هنر او را نشان نميدهد. گفتهاند نسخ خطي كه از آثار نظامي باقي مانده، بيشتر از دستنويسهاي كليات سعدي و ديوان حافظ است.
موحد يادآور شد: با وجود اين نسخ خطي پيداست كه شعر نظامي بسيار خوانده ميشده است. امروزه هم تعداد ابياتي كه مردم از نظامي در حافظه خود دارند، كمتر از سعدي و حافظ نيست، بدون آن كه بدانند آن بيتها از نظامي است.
نظرات شما عزیزان: