تفکر، مقدم بر ادبیات است
مهر: عبدالکریمی با تأکید بر اینکه تفکر بر ادبیات تقدم دارد گفت: ابتدا متفکران بصیرتهای تازهای برای درک تازه از جهان و کشف افقهای تازه برای حیات انسانها مطرح میکنند سپس این بصیرتها در ادبیات و زبان یک قوم نهادینه شده و سکنی میگزیند.
بیژن عبدالکریمی، در مورد رابطه ادبیات و فلسفه گفت: برای پاسخ دادن به این پرسش، ابتدا باید فهمی از ادبیات داشته باشیم. پاسخ دادن به این سؤال که "ادبیات چیست؟" کار ساده¬ای نیست. اینکه ادبیات چیست یک موضوع فلسفی است . نکته دیگر اینکه ما باید توجه داشته باشیم ادبیات صرف یک نحوه نگارش یا یک نحوه بیان یا یک فرم یا یک صورت بیانی محض نیست.
وی افزود: ادبیات در خاک تفکر ریشه دارد. لذا هر ادبیاتی در هر دوره تاریخی برای خودش از یک عالِمیت تاریخی خاص برخوردار است . تحولاتی که در حوزه ادبیات شکل گرفته بیانگر تحولاتی است که در حوزه تفکر صورت می گیرد و با ظهور هر دوره و عالم تاریخی جدید یعنی با ظهور هر انسان جدیدی در هر دوره تاریخی تازه ای با یک نحوه ادبیات خاصی متناسب با آن دوره روبه رو می¬شویم. به طور فرض ادبیات دوره کلاسیک ما با ادبیات معاصر مان تفاوت دارد هرچند که ظاهراً هردو به زبان فارسی است اما هرکدام بیانگر دو عالم گوناگون هستند.
این نویسنده و مترجم تصریح کرد: عالمیت تاریخی فرضاً دیوانهای حافظ و مولانا بسیار متفاوت از عالمیت تاریخی اشعار سهراب سپهری یا شاملو است. تغییر این عوالم تاریخی نیز امری نیست که تنها در اختیار شاعر یا هنرمند باشد.
شاعر و هنرمند تا حد زیادی محصول تحولاتی است که در بستر تاریخی صورت می¬گیرد، هر چند خود شاعر یا هنرمند نیز هم مظهر و بیانگر این تحولات است و هم می¬تواند تا حدودی بر مسیر این تحولات تاریخی تأثیر گذارد.
این استاد فلسفه دانشگاه افزود: تفکر بر ادبیات تقدم دارد. ابتدا متفکران بصیرتهای تازه¬ای را برای درک تازه ای از جهان و برای کشف افقهای تازه برای حیات انسانها مطرح می کنند. سپس این بصیرتها در ادبیات و زبان یک قوم نهادینه شده، سکنی میگزیند.
عبدالکریمی یادآور شد: البته ادیبان و هنرمندان بزرگ نیز با دریافتهای شهودی و بیواسطه خود از جهان و زندگی میتوانند همچون متفکران و فیلسوفان بزرگ بیانگر فهمهای تازه ای درباره انسان و جهان باشند.
نویسنده کتاب "ما و جهان نیچه ای" در مورد اینکه ادبیات خود تاچه اندازه میتواند موضوع تأملات نظری باشد نیز گفت: متفکر نمی¬تواند نسبت به مسئله زبان، تحولات آن و صورتهای خاصی که زبان قومی و تاریخی خویش پیدا می کند بی تفاوت باشد.
زبان هم یک امر تاریخی است و صورتهای گوناگون تاریخی دارد که خودش را در شیوه های مختلف ادبی آشکار می کند.ا
نظرات شما عزیزان: