فروردین:25
روز بزرگداشت عطار نیشابور
دکتر شفیعی کدکنی میگوید اطلاع دقیقی از زندگی عطار در دست نیست (مقدمه منطق الطیر) و زندگی او پر از ابهام و رمز و ایهام است
به نحوی که نه تولدش را میدانیم چه زمانی است و نه مرگش، اما وی در مقدمه مختارنامه و به نقل از کتاب شرح حال عطار استاد فروزانفر تولدش را 540 هجری قمری نوشته و آورده است که زادگاه عطار در کدکن نیشابور بوده است که هم اینک از جزء بخش تربت حیدریه به شمار میرود.
عطار در میان سه شاعر برجسته تصوف ایرانی، مولوی، سنایی و عطار،کسی است که با هیچ درباری و بارگاهی رابطه نداشته است.
برخلاف سنایی که مقدار زیادی از عمرش را به مداحی گذرانده است و برخلاف مولوی که به هر حال مورد توجه درباریان عصر خود بوده است ، عطار به تحقیق مدح کسی را نگفته است.
از سوی دیگر به اعتقاد برخی از مولوی شناسان،همانند دکتر عبدالکریم سروش، آثار عطار از جمله منابع مهم در تدوین مثنوی مولوی بوده است ومولوی هم در جایی از دیوان کبیر به این نکته اشاره کرده که:
هفت شهر عشق را عطار گشت
ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم
مختار نامه، مصیبت نامه، الهی نامه،اسرار نامه،منطق الطیر، دیوان غزلیات و قصاید و تدکره الاولیاء.
تا پیش از کار دکتر شفیعی کدکنی بر روی آثار عطار، اسرار نامه با ویرایش و حواشی دکتر صادق گوهرین انتشار یافته است، الهی نامه را اول هلموت ریتردر استانبول چاپ کرد و پس از او فواد روحانی تصحیح دیگری از آن عرضه کرد. مختار نامه را هم دکتر شفیعی کدکنی سالیان قبل تصحیح و چاپ کرده بود.مصیبت نامه را دکتر عبدالله نورانی وصال تصححیح و انتشار داد.
از منطق الطیر دو نشر دیگر در دست داریم که اولی را دکتر صادق گوهرین ودومی را دکتر محمد جواد مشکور تصحیح وانتشار دادند.از غزلیات عطار هم دوویرایش در دست است، اول تصحیح دکتر سعید نفیسی و دوم دکتر تقی تفضلی.
شاخصترین تصحیح تذکره الاولیای عطار هم تا به امروز تصحیحی است که دکتر محمد استعلامی انجام داده و تا کنون 16 بار از سوی انتشارات زوار به بازار کتاب عرضه شده است.
درباره عطار چند کتاب مهم نوشته شده است که مهمترین آنها ، دریای جان از هلموت ریتر، شرح احوال عطار از دکتر فروزانفر، زبور پارسی از دکتر شفیعی کدکنی و کتابی درباره عطار از دکتر زرینکوب.
برابر برخی از تذکرهها که به گفته دکتر شفیعی کدکنی چندان قابل استناد نیست و دکتر محمد استعلامیهم در مقدمه خود بر کتاب تذکره الاولیاءبه این گونه روایتها از زندگی عطار تشکیکهای جدی وارد ساخته است، مرگ عطار بر اثر حمله سربازان مغول به نیشابور در 618 قمری رخ دادهاست و وی به دست یکی از سربازان مغول کشته شد.
بار دگر شور آورید این پیر درد آشام را
بار دگر شور آورید این پیر درد آشام را صد جام برهم نوش کرد از خون دل پر جام ما
چون راست کاندر کار شد وز کعبه در خمارشد در کفر خود دین دار شد بیزار شد ز اسلام ما
پس گفت تاکی زین هوس ماییم و درد یک نفس دایم یکی گوییم وبس تا شد دو عالم رام ما
بس کم زنی استاد شد بی خانه و بنیاد شد از نام و ننگ آزاد شد نیک است این بدنام را
پس شد چون مردان مرد او وز هر دو عالم فرد او وز درد درد درد او شد مست هفت اندام ما
دل گشت چون دلدادهای جان شد ز کار افتادهای تا ریخت پر هر بادهای از جام دل در جام ما
جان را چون آن می نوش شد از بیخودی بیهوش شد عقل از جهان خاموش شد و از دل برفت آرام ما
عطار در دیر مغان خون میکشید اندر نهان فریاد برخاست از جهان کای رند درد آشام ما
نظرات شما عزیزان: