اول بهار
هر روز پر برگ تر
پیچک روی دیوار
****
گنجشک پرید
سایه اش هنوز بر زمین
اینجا نشست
****______
خانه ای از آن خود دارم
زیر این پتو
***
تنهاتر
حالا که تک ستاره از پنجره رفت
******
تنهایی
در تاریکی پنجره
یک ستاره
****
سرخ کردن قارچ ها
بعد از خبر مرگ پدر بزرگ
**
جدا شدیم از آغوش هم
برای رسیدن به اتوبوس فرمونت.
دوباره بر میگردند
کبوترانی که رمیده بودند
عبور یک دوچرخه._____
ایشان بزرگترین
هایکو گوی استان می باشند
نظرات شما عزیزان: