تو نگاه میشوی
و من جرعه جرعه ترانه
و نتهایی میشوم که آسان از درگاه چشمانت
بر حیطه بی کسیهایم گسیل میشود
و تو نگاه میشوی
و
من ترانه های نا کوک
من ساز میشوم و تو در بهتان نفهمیدن خوشبخت
من رسما میبازم و تو برنده ای که رسما در خطایی خرسند
زمان باید بگذرد تا بدانی که مرد که بود....
مازیار خسروی
نظرات شما عزیزان: